مقایسه مفهوم عقلانیت در آراء علامه طباطبایی و ماکس وبر

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شیراز

2 دکتری تخصصی جامعه‌شناسی و طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم، مربی دانشگاه شیراز

چکیده

عقلانیت بیش از هر چیز وصفی است از عقلانی بودن؛ چه در رفتار معقول کنش‌گران و چه در منطق معقول عالمان، رفتار معقول و منطق معقول بر دوش انسانی سوار است که هم آغازی دارد و هم انجامی.این پژوهش می‌کوشد تا که مفهوم عقلانیت نزد "علامه طباطبایی" چیست و از چه ظرفیت هایی برای ورود به عرصه علوم اجتماعی برخورداراست؟ سپس به بازشناسی این مفهوم در نزد یکی از متفکرین این عرصه یعنی"ماکس وبر" خواهد پرداخت. وبر عامل اصلی ساخت تمدن متجدد را کنش عقلانی معطوف به هدف می‌داند و از عقلانیت تعریفی را ارائه می‌دهد که محصور در زندگی دنیایی است و به عقیده‌ی وی شرط تمدن متجدد و اساسا متجدد شدن، وجود چنین عقلانیتی است؛ این در حالی است که علامه طباطبایی فیلسوف معاصر جهان اسلام نه تنها این معنی از عقلانیت را نمی پذیرند، بلکه براساس نظریه اعتباریات خود مفهومی از عقلانیت را تعریف می‌کنند که نه تنها این جهانی و محصور در دنیا نیست بلکه نامین کننده ی سعادت دنیوی و اخروی انسان‌هاست و می‌تواند به‌عنوان راهبردی برای ساخت تمدن اسلامی موردتوجه واقع شود.

کلیدواژه‌ها